داستان برند (Brand Story) روایتی یکپارچه و پیوسته از تمام آن چیزی است که برای برند رخ داده و باعث بهوجود آمدن آن شده است. تمام اتفاقات، تلخیها و شیرینیها، دستاوردها و حقایقی که پشت هر کاروکسبی است، بخشی از داستان یک برند را شکل میدهد.
تاکنون به این موضوع فکر کردهاید که مصرفکنندگان چطور درمورد خریدشان تصمیم میگیرند؟ شما ارزانترین محصول موجود در بازار را میخرید یا به برند محصول هم توجه میکنید و یا ترکیبی از اعتبار برند و قیمت را در نظر میگیرید؟ اگر به شما تضمین بدهند که میتوانید دو محصول را با کیفیت و قیمت مشابه انتخاب کنید و هرکدام را بخرید، فرقی نمیکند چه؟ کدام برند را انتخاب میکنید؟ این موارد سوالاتی هستند که هر فرد فعال در حوزهی تبلیغات و بازاریابی باید از خود بپرسد؛ اینکه چه چیزی باعث میشود مصرفکنندگان، یک برند را به برند دیگر ترجیح دهند.
در این مقاله سعی داریم بخشی از این سوالات را پاسخ دهیم. پس با ما همراه باشید تا درباره داستان برند و اهمیت آن در دنیای خدمات برندسازی و تبلیغات بیشتر بدانیم.
داستان برند
داستان برند یک روایت است که شامل اطلاعاتی درمورد «نحوهی به وجود آمدن برند» و «مسیری که از ابتدا تا کنون طی شده» یا همان «سابقهی برند» میشود. توجه داشته باشید که بخش روایی این تعریف بسیار مهم است. برند استوری فقط مجموعهای از واقعیتها و آمار و ارقام نیست، بلکه مواردی مانند دلیل تأسیس برند، فضای ذهنی صاحب برند و چالشهای او، از ابتدا تا کنون، هم در داستان برند بیان میشود تا روایتی واقعی و جذاب برای مخاطب شکل بگیرد. یکی از دلایل وفاداری مشتریان به برخی برندها، شنیدن داستان آن برند است. یک داستانِ احساسی و الهامبخش، به مشتریان کمک میکند تا به برند چهرهای انسانی دهند و نسبت به خریدشان حس خوبی پیدا کنند.
دقت کنید که داستان برند را با صحبت درباره حوزهی فعالیت برند، ویژگیهای محصولات یا حتی ارزشهای سازمانی اشتباه نگیرید. تمام این اطلاعات، جایگاه و اهمیت خاص خود را دارند اما داستان برند نیستند. به خاطر داشته باشید که قرار است از طریق داستان برندتان، بهطور مستقیم با مخاطبین ارتباط برقرار کنید و روایتی اثربخش را نقل کنید که بتواند احساسات آنها را برانگیخته کند.
اگر نمیدانید از کجا آغاز کنید و داستان برندتان را چگونه روایت کنید، پیشنهاد میکنیم از خدمات یک آژانس برندسازی باتجربه و حرفهای راهنمایی بگیرید.
اهمیت داستان برند و تأثیر آن بر برندینگ
«راوی داستان، مهمترین فرد دنیاست. اوست که چشمانداز، ارزشها و موضوعات مورد بحث نسلی که هنوز به عرصه نرسیده را میسازد.» استیو جابز
پیش از هر چیز، داستان گفتن شکلی از برقراری ارتباط و رساندن پیام است که همواره اثربخش بوده. داستانی که بهدرستی روایت شود، میتواند تأثیری بسیار عمیق و ماندگاری بر افراد داشته باشد و نگرش آنها را برای همیشه تغییر دهد.
براساس نتایج یک نظرسنجی بین مصرفکنندگان آمریکایی، فقط 25 درصد برندها توانستهاند تأثیری واقعی در زندگی مشتریانشان ایجاد کنند. این عدد در ایران قطعاً پایینتر است. اما خبر خوب این است که داستان برند، به شما فرصت استفاده از این خلأ را میدهد چون یک داستان خوب و اثربخش، برای جذب کردن مشتریان کافیست!
برند استوری، هم اطلاعات مفیدی درباره برند در اختیار مخاطبین قرار میدهد و هم به آنها نشان میدهد که برند شما فراتر از یک کاروکسب معمولی و همواره به دنبال فروش است. چنین داستانی، مخاطبین را به خرید و همکاری با برند شما ترغیب میکند؛ نه فقط به خاطر نیازشان به محصولات و خدماتتان، بلکه به این دلیل که برای داستان شما اهمیت قائلند و میخواهند بخشی از آن باشند.
یک داستان خوب، میتواند مشتریانی وفادار برای برند شما به ارمغان بیاورد. کسی که داستان شما را نداند یا برایش اهمیتی نداشته باشد، میتواند یکبار محصولتان را بخرد و دیگر به سمت برندتان بازنگردد. اما کسی که از طریق داستان برند شما، ارتباطی احساسی با برندتان برقرار کرده باشد، یک عمر مشتری محصولتان خواهد بود.
5 نکته با اهمیت برای خلق داستان برند

1- به فکر ایدهآل نباشید
اگر کمپینهای تبلیغات و بازاریابی برندهای مختلف را بررسی کنید، خواهید دید که بیشتر آنها، در فرآیند برندسازی و تبلیغات، خودشان را به عنوان یک گزینهی بینقص و ایدهآل معرفی میکنند. تبلیغات برندها همیشه پر از واژههایی مانند بهترین و فوقالعاده و تضمینیست. این رویکرد میتواند برای کسانی که صرفاً به دنبال یک محصول یا خدمت خاص میگردند و میخواهند مطمئنتر انتخاب کنند، کاربردی باشد. اما درمورد داستان برند، قطعاً کاربردی نخواهد بود.
اگر بخواهید تمام بخشهای داستانتان را بینقص و ایدهآل نشان دهید، جذابیت و هیجان آن را خواهید گرفت و تاثیرگذاری آن را نیز کمتر خواهید کرد. بهتر است مشتریان چالشها، کشمکشها و مشکلات برند شما را در مسیرتان به سمت بهتر شدن را ببینند و بشنوند. همچنین، بهتر است موانع و چالشهای مسیر و نحوهی حل کردن آنها را لمس کنند
2- داستان برند، یک رمان نیست
داستان برند باید کوتاه و جذاب باشد؛ نه فقط برای کسانی که در حوزهی فعالیت شما تخصص دارند، بلکه برای همهی مخاطبینتان. حتی مشتریانی که طرفدار شما هستند و از خواندن داستان برندها استقبال میکنند هم حاضر نخواهند بود یک متن چندصفحهای را بخوانند.
بنابراین، برند استوری خود را طوری خلق کنید که الهامبخش، خلاقانه و سرشار از اطلاعات مفید و کاربردی باشد اما از پیچیده کردن آن دوری کنید.
3- مخاطبین را در خاطر داشته باشید
داستان برند فقط یک مرور کلی بر پیشینه برند نیست و بهتر است به شکلی خلق شود که توان الهامبخش بودن برای مخاطبین را داشته باشد. به همین دلیل، هنگام نوشتن داستان برند، درست مثل طراحی برند و مراحل دیگر برندسازی، بهتر است به ویژگیها و سلیقههای مخاطبین هدف هم فکر کنید.
4- اهدافتان را نشان دهید
یکی دیگر از فواید داستان برند این است که میتوانید از طریق آن، اهداف کاروکسب خود را نیز به مخاطبین نشان دهید. در داستان بیان کنید که چرا این مسیر را پیمودهاید و به مخاطب اجازه دهید که به بخشی از فرآیند فکریِ ساخته شدن برند و توسعهی کاروکسبتان تبدیل شود.
5- محصولات و خدمات خود را فراموش نکنید
مفهوم کلی و کاربرد محصولات و خدمات خود را به بخشی از د تبدیل کنید. تلاش برای فروش بیشتر، چیزی از ارزش داستان شما کم نخواهد کرد. هدف از روایت fv این است که مشتریان ارتباطی احساسی با محصولات و خدمات شما برقرار کنند تا بخشی از داستانتان باشند یا حمایتشان از شما را نشان دهند.
اگر نمیدانید کار طراحی برند یا روایت داستان برندتان، به عنوان بخشی از استراتژی برندسازی و بازاریابی، را از کجا آغاز کنید، با ما تماس بگیرید. آژانس برندسازی و تبلیغات زیگما8 میتواند در هر قدم از این مسیر، کنار شما باشد.
برای آشنایی بیشتر با ما و خدماتمان در حوزهی برندسازی و تبلیغات، میتوانید به صفحهی نمونه کارها یا خدمات سر بزنید.